تاريخ : سه شنبه یازدهم آبان ۱۳۹۵ | 22:18 | نویسنده : @امیـــــــFERESHTEHـــــــــد@
دختر : سلام . . .
( خداکنه بشناستم )
 
پسر : سلام بفرمایید ؟؟؟
( خدایا یعنی واقعا خودشه )
 
دختر : شناختی 
(با استرس )
 
پسر : چرا شناختم کارم داشتی؟؟؟ 
( با خوشحالی )
 
دختر : شنیدم یکی دیگه پیشته
 
خوش میگذره باهاش؟؟؟شوخ هست ؟؟؟
 
خوش اخلاق هست ؟؟؟
(خدا کنه بگه هیشکی نیست باهام
 
پسر : اره خوبه خوش میگذره
( هیچکی برام مثله تو نمیشه کاش بودی )
 
دختر : اهان منم اوضام خوبه عالیه عالیم
( بدونه تو همه چی داغونه )
 
پسر : . . .
( چرا این رابطه به هم خورد )
 
دختر : چرا چیزی نمیگی. باشه خوش بگذره 
 
خداحافظ . . .
( خدا کنه بگه برگرد )
 
پسر: باشه خداحافظ . . .
( تو رو خدا نرو )
 
لعنت به این غرور . . .
 

برچسب‌ها: غرور, دختر, پسر, عشق

تاريخ : سه شنبه پانزدهم تیر ۱۳۹۵ | 22:10 | نویسنده : @امیـــــــFERESHTEHـــــــــد@

 

چه مغرورانه اشک ریختیم،

 

چه مغرورانه سکوت کردیم ،

 

چه مغرورانه التماس کردیم،

 

چه مغرورانه از هم گریختیم ،

 

غرور هدیه شیطان بود…

 

و عشق هدیه خداوند

 

هدیه شیطان را به هم تقدیم کردیم…!!

 

هدیه خداوند را از هم پنهان کردیم …!!

 


برچسب‌ها: عشق, خدا, شیطان, غرور