تاريخ : دوشنبه بیست و هشتم فروردین ۱۳۹۶ | 11:20 | نویسنده : @امیـــــــFERESHTEHـــــــــد@

بهــــار را ببین


چگونه از خود


می تکـــانَد


برگ های فرسوده را


تـــو هم جـــــوانه ای بزن


سبـــــز شـــو


بـهـار


ادامه ی لبخـــندهای تــــو خـــواهد بود…..

 


برچسب‌ها: بهار, عید, سال جدید, 96

تاريخ : یکشنبه سوم بهمن ۱۳۹۵ | 0:32 | نویسنده : @امیـــــــFERESHTEHـــــــــد@

خوشا به بخت بلندم که در کنار منی


تو هم قرار منی هم تو بیقرار منی


گذشت فصلِ زمستان، گذشت سردی و سوز


بیا ورق بزن این فصل را، بهار منی


به روزهای جدایی دو حالت است فقط


در انتظار تواَم یا در انتظار منی


“خوش است خلوت اگر یار یار من باشد”

 


برچسب‌ها: یار, من, تو, عشق

تاريخ : چهارشنبه هشتم خرداد ۱۳۹۲ | 19:3 | نویسنده : @امیـــــــFERESHTEHـــــــــد@
دوباره عشق...

یک طرفه باشد عشق نیست
هرکسی..
از عشق بگوید که عاشق نیست
عاشق نیست...
آن کس..
که هر دم دوست داشتن را...
برایت تعبیری کند
تعبیر راستین کند برایت رفتن را...
و..
ماندن را خیال....
عشق آن است...
که بماند به پایت و نرود...
گرچه هر روزش بگذرد با سختی و خار...
از معشوقه من...
یادبگیرید...
رسم دوست داشتن...
گل نارنج...
صدای بارون...
آواز پرستو...
خبری آمد...
بهار آمد ...
یار آمد...
قد بلندش...
ناز ابروهای کمانش...
رنگ خون باشد اون لب لعلش...
به من هدیه دهد بوسه ز بهرش...
من مسکین...
من آجز...
کور عاشق...
بگویید:گر بنگ یار آید به گوش...
نور امید حس شود...
چشم نابینا من...
بینا شود...
سردی تنم رفته...
باز قصه مان آغاز شود...


برچسب‌ها: دوباره عشق, نابینا, قصه, آجز