تاريخ : سه شنبه یازدهم خرداد ۱۳۹۵ | 0:54 | نویسنده : @امیـــــــFERESHTEHـــــــــد@

آهنگ زندگیت را خود می نوازی


به زودی خواهی فهمید


مهم نیست


چند نفر مهمان موسیقی


زندگیت می شوند


مهمان ها می آیند


و می روند


و فقط خودت تا آخر


شنونده خودت


خواهی ماند


یادت باشد


مهم این است


طوری بنوازی


که تا آخر، از این موسیقی


لذت ببری و بلند شوی


و برای خودت


دست بزنی...

 


برچسب‌ها: آهنگ, زندگی, شنونده, مهمان

تاريخ : یکشنبه بیست و یکم مهر ۱۳۹۲ | 16:6 | نویسنده : @امیـــــــFERESHTEHـــــــــد@
http://up-is.ir/s4/1381668317851.jpg


هر کس زخم های دستم را دید پرسید :

چرا با خود چنین کردی؟

اما هیچکس زخم های بزرگ دلم را ندید

تا بگوید:

چرا با تو چنین کردند ......


برچسب‌ها: زخم, دست, بزرگ, دل

تاريخ : چهارشنبه هشتم خرداد ۱۳۹۲ | 18:58 | نویسنده : @امیـــــــFERESHTEHـــــــــد@
تا که اسمم را شنید از جا پرید

انگار از تو دردی می کشید

میان گریه هایش میخندید

انگار دستانش از سرما میلرزید

نگاه به دیوار کرد و قاب عکس

من را دید قطره های اشک روی گونه هایش می غلتید

همچو باران چشمانش می بارید

دست به دیوار گذاشت و کمرش خمید

خوب فهمیدم آن لحظه طعم مرگ را چشید...

تا که نوار مشکی را روی قاب عکسم دید...


انجمن عاشقانه ی کلبه ی عشق


برچسب‌ها: باران, دست, دیوار, اشک